ندای عشاق

ساخت وبلاگ
اودلو سؤزلر یاناراؤره کده - بخش98مـن عاشيق صباح سنسيزصبح سنسيز صباح سنسيزگئجه لــــر يئله دونوبآچيلميـــر صباح سنسيزترجمهمن عاشق و شیفته توام چه صبح و چه شبصبح و شب زمان و مکان مفهومی ندارداز بس که انتظارکشیدم شب ها به باد رفته استبدون تو برای من صبح طلوع نمی کند دردرون چیزی درحال شعله وراست درپی رسیدن به مقصودی است صبح و شب درحال تکاپوست زمان و مکان نمی شناسد پیوسته درحال پروازاست به دنبال افق های دوردست درتقلاست , هرچقدربرود وهرچقدرسیرکند سیرنمی گرددسوز وتشنگی اش بیشتر است بدنبال سیراب شدن است ولی آبی نمی یابد بدنبال رفع تشنگی است کیست که این تشنه شیفته را سیراب سازد , آب کجاست , چشمه جوشان زلال درکجاست , برای یافتن چشمه زلال و گواراچه باید کرد دربیابان سوزناک ودرکویری که سرو ته ندارد بدنبال آب رفتن و به آب رسیدن سخت است ولی یافتنی است اما سازوکارخاص خودرا دارد عزم و اراده آهنین می طلبدتنهاکاردل های خالص و شیفته است به مراد و مقصود خودمی رسند وصول به آب وچشمه گواراباشعاروادعاممکن نیست باید اهل باشی باید درآن ذوب شوی , بخاطر رسیدن به آن باید ازتعلقات فریب دهنده دنیوی دست برداری وآنچه که ظاهری آراسته ولی باطنی آلوده دارد بدردنمی خورد نباید وسوسه آن دلت را به جای دیگر حواله کند دراین صورت تاابد به آب گوارا نخواهی رسیداین بایاتی کنه و حقیقت واقعی زندگی را تبیین می کند وخوانند ه را به اصل مطلب هدایت می کند اگر گیرنده قوی داشته باشیم درک آن ساده است ولی اگر ازمرحله پرت باشیم وخودرا سرگرم سیاهی هاسازیم هرگز به عمق مطلب نخواهیم رسید زمانی به خود می آئیم که وقت تمام شده وکاراز کارگذشته است امکان فعالیت متوقف گشته , دست پازدنهایمان بیهوده خواهد شد , دیگر پشیمانی ندای عشاق...
ما را در سایت ندای عشاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamshouga بازدید : 70 تاريخ : چهارشنبه 6 ارديبهشت 1402 ساعت: 13:57

اودلو سؤزلر یاناراؤره کده - بخش99داغـــلاردا اکين اولمازهئچ کيم سن تکين اولمازگؤزلريم گوزلــــــرينهباخماسا ساکــن اولمازترجمهکوه محل زراعت نیست هیچ کس در زیبایی وملاحت همانند تونیست چشمانم ذوب درچشمانت است اگر ننگرد ساکت نمی شود ازعهد ازل نقاش ازلی چنین ترسیم کرده است که درکوه و دشت ودمن هرچه که وجود دارد ودیده می شود ازجوهره او نشئت گرفته است آنچه که دردرون دارد متعلق به خود نیست بلکه به ذات لایزال تعلق دارد اوهرچیز را درجای و مکان خاصی خودقرارداده , رشد ونمو آن چیز درهمان مکان امکان پذیراست درجای دیگر مخدوش می گردد وباید باروش خاصی به راهش ادامه دهدازمسیرتعیین شده نباید منحرف شد نتیجه انحراف خسارت سنگینی دارد گرچه ظاهرش جذاب ودوست داشتنی است اما ذات و درونش بیانگر حالات دیگراست نباید فریب ظاهر را خورد درکشاکش روزگار ظاهرپرستان وفریب خوردگان جزء باختگانند گذرزمان واقعیات آن را اثبات کرده است اگر لحظه آنی رادرنظربگیریم حالمان زاراست , شاید چندروزی خوش باشیم خوشی با خوشبختی فرق دارد عاقبت خوشی ها روبه پایان است , خوش ساختگی فرجامش درد و رنج است , دراین بایاتی تاکید خاصی به کوه ها شده است , منظور ازکوه و زراعت وچشم وزیبایی چشم ونگاه کردنها وآه و حسرتها بیانگر حالات خاص استاین حالات دردرون انسان خودساخته وبابصیرت غوغامی کند واورابه سوی یافتن گم شده اش سوق می دهد , الفاظ ظاهری این بایاتی خطاب به معشوق زمینی است , ازدوست داشتن ها می گوید ازنگاه عاشقانه دم می زند ولی فرجام ونهایت این نگاه ها ودوستی ها و سوز و گدازها زمینی به مافوق آن متصل است اگر مافوق نباشد وصال زمینی بعداز گذشت زمان روبه سردی و انجماداست دیگر اثری از آن دوستی ها ی هیجان انگیز ومهرها و محبت ها ی آن ندای عشاق...
ما را در سایت ندای عشاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamshouga بازدید : 71 تاريخ : چهارشنبه 6 ارديبهشت 1402 ساعت: 13:57

اودلو سؤزلر یاناراؤره کده - بخش100عزيزيم گئده ر قالمازآخارسو گئده ر قالمازوفاليا جان قـــوربانوفاسيز گئده ر قالمازترجمهمی گذرد و می رود باقی نمی ماندآب جاری می رود و نمی ماندجان فدای دوست باوفاگرددبی وفامی رود نمی ماند هیچ چیزاین دنیا ثابت و ماندگارنیست همه چیز درحال حرکت است درقاموس هستی سکون معنی ندارد کلیه پدیده های عالم ازکل گرفته تااجزای آن درحال رفتن وزایل شدنند البته درهستی چیزی ذاتا عوض نمی شود بلکه ظاهرش تغییرمی یابد و اصل و کنه اش باقی می ماند منظور از باقی بودن ثابت وراکد ماندن نیست کلیه موجودات عالم هستی درحال حرکتند عمرآدمی درگذراست امروز ما با دیروز و با فردا فرق دارد هرروز حالت و خصوصیات خاص خودرا دارد هیچ چیز تکراری نیست گرچه به ظاهر روز و شب وقوه دید و درک آدمی تکراری به نظرمی رسد ولی درباطن اینگونه نیست هیچ چیز مثل هم نیست , همه اشیا وانسانها و حتی خود انسان نوعی ظاهر و باطن آن نسبت به هم تفاوت اساسی دارد من دیروزی بامن امروزی متفاوت است , من امروز با من فردا نیز تفاوت دارد , من فردا من جدیداست ویژگی خاص خودرا داراست باید با استفاده از قدرت تفکر به تحولات و تغییرات من نگریست , من واقعی با من زایل شدنی فرق دارد , من واقعی همیشه جاوید است ولی من ظاهری به مرورزمان پیرو فرسوده می گردد وسپس شکل ظاهری آن محومی شود واما ذات و کنه اش تاابد باقی است , من حقیقی که ماورای جسم ومن ظاهری است اثرجاودانگی دارد .باید سعی کنیم فریب ظواهر عالم را نخوریم وخودرا برای درک حقایق هستی مهیا سازیم این بایاتی حقایق تکان دهنده ای دربطن خود داردوانسانهای با بصیرت رابیدارمی سازد همه چیز را بامیزان می سنجد وقدرت تشخیص را به خود انسان واگذارمی کند تاخودش چگونگی گذر زمان را اح ندای عشاق...
ما را در سایت ندای عشاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamshouga بازدید : 70 تاريخ : چهارشنبه 6 ارديبهشت 1402 ساعت: 13:57